امان از جدایی
برسام از وقتی رفته مهد مدام مریضه و آبریزش بینیش بند نمیاد... شبها بی خواب میشه و چند بار از خواب بیدار میشه و مدام می خواد که کنارش باشم از این ماه فهمیده بغل مامان یعنی چی 1 !! تا می خوام بذارمش تو تخت یا تو صندلی ماشین یه نگاهی به عقب می اندازه و واسه رفتن مقاومت می کنه حس می کنم خودم هم یه کم بی طاقت و بد اخلاق شدم ... این تغییر و شروعش با مریضی واسه من هم کمی خسته کننده بود و این یک ماه واسه جفتمون داره سخت میگذره تا عادت کنیم 2 این شش ماه کسی صدای گریه شو نشنیده بود و وقتی یه کم نق میزد بهم می گفتن بذار گریه کنه تا صداش باز شه دعا کنید پسرکم زود خوب شه تا ب...